شیمی و آلودگی خاک
علیرضا عبداله پور؛ مجتبی بارانی مطلق؛ امیر بستانی؛ فرشاد کیانی؛ فرهاد خرمالی؛ رضا قربانی نصرآبادی
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی اثر تغییر کاربری اراضی بر اجزای شیمیایی و شاخص مقاومت کربن آلی خاک در حوزه آبخیز توشن در جنوب غربی شهرستان گرگان (استان گلستان) در شمال ایران به انجام رسید. از چهار نوع کاربری غالب منطقه مورد مطالعه شامل 1) جنگل، 2) اراضی کشاورزی، 3) باغ و 4) اراضی رها شده در دو عمق 10-0 و 20-10 سانتی متری نمونه برداری شد. جزء بندی کربن آلی ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی اثر تغییر کاربری اراضی بر اجزای شیمیایی و شاخص مقاومت کربن آلی خاک در حوزه آبخیز توشن در جنوب غربی شهرستان گرگان (استان گلستان) در شمال ایران به انجام رسید. از چهار نوع کاربری غالب منطقه مورد مطالعه شامل 1) جنگل، 2) اراضی کشاورزی، 3) باغ و 4) اراضی رها شده در دو عمق 10-0 و 20-10 سانتی متری نمونه برداری شد. جزء بندی کربن آلی خاک، 1) کربن آلی مقاوم با هیدرولیز اسیدی و 2) کربن لبایل (مجموع کربن آلی محلول در آب، کربن زیست توده میکروبی و کربن قابل معدنی شدن میکروبی) انجام شد. شاخص مقاومت کربن که از تغییرات شدت کربن آلی خاک در پاسخ به تغییـر مـدیریت خاک است، تعیین شد. نتایج نشان داد عمق اول کاربری جنگل بیشترین مقدار کربن کل و کربن آلی خاک (به ترتیب 12/6 و 5/3 درصد) را داشت. همچنین بیشترین مقدار کربن آلی مقاوم (هیدرولیز با HCl)، کربن آلی محلول در آب، کربن زیست توده میکروبی و قابل معدنی شدن میکروبی در کاربری جنگل مشاهده شد. عمق دوم کاربری جنگل بیشترین و عمق دوم کاربری باغ کمترین مقدار شاخص مقاومت کربن آلی (به ترتیب 1/82 و 17/50 درصد) را داشتند. در همه کاربریها به جز جنگل با افزایش عمق نمونهبرداری، از میزان شاخص مقاومت کربن آلی خاک کاسته شد. نتایج کلی نشان داد تغییرکاربری اراضی و جنگل تراشی به طور محسوس بر جزء بندی شیمیایی کربن آلی خاک مؤثر بوده و شاخص مقاومت کربن آلی خاک میتواند شاخصی مناسب برای ارزیابی سریع کیفیت خاک باشـد.
بیوشیمی، بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک
الهام صادقی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ سید علیرضا موحدی نائینی؛ مجتبی بارانی مطلق؛ مصطفی خوشحال سرمست؛ محمد رضا پهلوان راد
چکیده
کاربرد همزمان کمپوست غنیشده با کودهای شیمیایی منجر به افزایش فعالیت میکروبی خاک و قابلیت دسترسی عناصر غذایی می گردد. بنابراین آزمایشی با هدف تعیین اثر کمپوست و سوپرفسفات تریپل (TSP) بر فسفر قابل استفاده، ویژگیهای بیوشیمیایی خاک و رشد گیاه ذرت به اجرا درآمد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار و در مجموع 36 ...
بیشتر
کاربرد همزمان کمپوست غنیشده با کودهای شیمیایی منجر به افزایش فعالیت میکروبی خاک و قابلیت دسترسی عناصر غذایی می گردد. بنابراین آزمایشی با هدف تعیین اثر کمپوست و سوپرفسفات تریپل (TSP) بر فسفر قابل استفاده، ویژگیهای بیوشیمیایی خاک و رشد گیاه ذرت به اجرا درآمد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار و در مجموع 36 نمونه در خاک کشت شده و گرماگذاری شده اجرا گردید. تیمارها در هر دو خاک کشت شده و گرماگذاری شده شامل سه سطح کمپوست (C0 فاقد کمپوست، C1 2 درصد وزنی وزنی کمپوست ساده و C2 2 درصد وزنی وزنی کمپوست غنی شده)، چهار سطح کودTSP (0، 10، 40 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم) بودند. یافتههای به دست آمده از این پژوهش نشان داد که استفاده از کمپوست یا TSP به تنهایی و نیز کاربرد همزمان آنها ویژگیهای اندازه گیری شده در خاک ( فسفر قابل دسترس، کربن زیستتوده میکروبی، تنفس ناشی از بستره، فعالیت آنزیمهای فسفاتاز اسیدی، فسفاتاز قلیایی، اورهآز و کاتالاز) را بهبود بخشیده و رشد گیاه را افزایش داد. تیمار C2P3 بیشترین مقدار فسفر قابل دسترس، کربن زیستتوده میکروبی، تنفس ناشی از بستره، کاتالاز و اورهآز را در خاک کشت شده (به ترتیب 23، 270، 93، 68 و 8/1 درصد) و گرماگذاری شده (به ترتیب 18، 243، 90، 53 و 2/1 درصد) به همراه داشت. افزودن کمپوست و TSP به خاک لسی مورد مطالعه با ماده آلی کم منجر به بهبود تنش تغذیهای، فعالیتهای میکروبی، آنزیمی خاک و افزایش رشد گیاه گردد.
شیمی و آلودگی خاک
مینا هاشمی تزنگی؛ سهیلا ابراهیمی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ سید علیرضا موحدی نائینی
چکیده
در سالهای اخیر بیوچار برای کاهش یا از بین بردن آلودگی بعنوان اصلاحگر خاک بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا رفتار سینتیکی بیوچار درکاهش آلاینده گازوئیل خاک، تغییرات این آلاینده با زمان و تغییرات فعالیت میکروبی در یک دوره زمانی 60 روزه مورد بررسی قرار گرفت. خاک آلوده به گازوئیل از اطراف مخزن گازوئیل مستقر در پالایشگاه شیراز ...
بیشتر
در سالهای اخیر بیوچار برای کاهش یا از بین بردن آلودگی بعنوان اصلاحگر خاک بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا رفتار سینتیکی بیوچار درکاهش آلاینده گازوئیل خاک، تغییرات این آلاینده با زمان و تغییرات فعالیت میکروبی در یک دوره زمانی 60 روزه مورد بررسی قرار گرفت. خاک آلوده به گازوئیل از اطراف مخزن گازوئیل مستقر در پالایشگاه شیراز جمعآوری و پس از سنجش میزان هیدروکربن نفتی کل (TPH) اولیه و ویژگیهای فیزیکی و شیمایی خاک آلوده، نمونههای خاک 700 گرمی حاوی بیوچار کاه و کلش گندم آماده شده و بیوچار در اندازههای یک و دو میلیمتر و مقدار وزنی 100-80-60-40-20 گرم بر کیلوگرم بصورت کرتهای دوبار خرد شده در زمان بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شدهاست. نتایج مربوط به تعیین مدل سنتیک کاهش آلودگی در طی این فرآیند نشان داد که سینتیک کاهش TPH، از نوع معادله درجه اول بود؛ بهطوری که در 28 روز اول آزمایش، سرعت تجزیه TPH بصورت افزایشی بود، و پس از 35 روز از شروع آزمایش، سرعت تجزیه ترکیبات آلاینده کاهش یافت. ثابت تجزیه زیستی (k) برای خاک تیمارشده با اصلاحگر بالاتر بود و زمان نیمه عمر کمتری نسبت به خاک آلوده شاهد داشت. با افزایش وزن اصلاحگر نیمهعمر کاهش و سرعت ثابت تجزیه در تیمار وزن 100 گرم و اندازه 1 میلیمتری افزایش یافت. برعکس، با افزایش اندازه ذرات اصلاحگر، نیمهعمر افزایش و ثابت تجزیه کاهش یافت. اصلاحگر بیوچار بعنوان استراتژی ارزان و نسبتا جدید برای پاکسازی یا کاهش آلایندگی هیدروکربنی خاک، میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
علیرضا عبداله پور؛ مجتبی بارانی مطلق؛ امیر بستانی؛ فرشاد کیانی؛ فرهاد خرمالی؛ رضا قربانی نصرآبادی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تغییر کاربری اراضی از جنگل بکر و دست نخورده به عنوان مرجع نسبت به سایر کاربری ها بر روی اجزا و جزء بندی کربن آلی خاک در حوضه آبخیز توشناستان گلستان به انجام رسید. چهار نوع کاربری عمده و غالب در منطقه مورد مطالعه شامل جنگل، اراضی کشاورزی، باغ و اراضی رها شده در نظر گرفته شدند. جزء بندی کربن خاک به دو روش فیزیکی ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تغییر کاربری اراضی از جنگل بکر و دست نخورده به عنوان مرجع نسبت به سایر کاربری ها بر روی اجزا و جزء بندی کربن آلی خاک در حوضه آبخیز توشناستان گلستان به انجام رسید. چهار نوع کاربری عمده و غالب در منطقه مورد مطالعه شامل جنگل، اراضی کشاورزی، باغ و اراضی رها شده در نظر گرفته شدند. جزء بندی کربن خاک به دو روش فیزیکی و شیمیایی انجام شد. نتایج نشان داد که در تیمارهای کاربری جنگلی و باغی، مقدار کربن پایدار در عمق 10-0 سانتی متر به صورت معنی داری بیشتر از مقدار کربن آلی پایدار در عمق 20-10 سانتی متری می باشد. در تیمار کاربری باغی، مقدار کربن آلی لبایل خاک در عمق 20-10 سانتی متری افزایش معنی دار 35 درصدی را نسبت به عمق اول نشان داد. همچنین، در همه کاربری های بررسی شده به جز کاربری باغی، مقدار کربن آلی محلول در آب سرد در عمق دوم نسبت به عمق 10-0 سانتی متر کاهش پیدا کرد که میزان کاهش برای کاربری های زراعی، جنگلی و رها شده به ترتیب 76/5، 12/12 و 48/1 میلی گرم بود و کاربری جنگلی دارای بیشترین میزان کاهش کربن آلی محلول در آب سرد در عمق دوم نسبت به عمق اول بود. در مجموع نتایج نشان داد که کربن بخش لبایل بیشتر از سایر بخش ها به نوع کاربری اراضی پاسخ دهنده تر بود و روش فیزیکی پاسخ روشن تری به تغییر کاربری اراضی نشان دادند
رضا خدادادی؛ رضا قربانی نصرآبادی
چکیده
امروزه کاربرد تلفیقی باکتریهای محرک رشدگیاه (PGPB[1]) و سیلیسیم (Si) به عنوان یک روش پایدار برای افزایش تولیدات کشاورزی مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس پژوهشی گلدانی با هدف پایش اثر جدایهی استرپتومایسس[2] و مصرف خاکی سیلسیم از منبع سیلیکات کلسیم-منیزیم بر شاخصهای رشدی و فیزیولوژیک گیاه سویا رقم (DPX) به صورت فاکتوریل در قالب ...
بیشتر
امروزه کاربرد تلفیقی باکتریهای محرک رشدگیاه (PGPB[1]) و سیلیسیم (Si) به عنوان یک روش پایدار برای افزایش تولیدات کشاورزی مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس پژوهشی گلدانی با هدف پایش اثر جدایهی استرپتومایسس[2] و مصرف خاکی سیلسیم از منبع سیلیکات کلسیم-منیزیم بر شاخصهای رشدی و فیزیولوژیک گیاه سویا رقم (DPX) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با تیمارهای آزمایشی: مصرف خاکی سیلسیم (0، 200، 400 و 600 کیلوگرم سیلسیم در هکتار)، مایهزنی استرپتومایسس (مایهزنی، عدم مایهزنی) و کاربرد تلفیقی مایهزنی استرپتومایسس+ مصرف خاکی سیلسیم در 3 تکرار در مجوع 24 واحد آزمایشی در محوطه پردیس دانشگاه علوم کشاورزی گرگان انجام شد. بر اساس نتایج، مایهزنی استرپتومایسس سبب بهبود تاثیر مصرف خاکی سیلسیم بر شاخصهای رشدی، فیزیولوژیک و جذب عناصر غذایی سویا گردید. بیشترین میزان زیستتوده اندام هوایی (3/19 گرم در گلدان)، ریشه (67/7 گرم در گلدان) ، کلروفیل کل ( 48/32 میلیگرم در گرم وزن خشک) در تیمار کاربرد تلفیقی بالاترین سطح سیلسیم (600 کیلوگرم سیلسیم در هکتار) + مایه زنی استرپتومایسس (M3B) ثبت شد. روند همافزایی مثبت مایهزنی استرپتومایسس در بهبود اثرات سطوح دیگر منبع سیلسیم بر محتوی کلروفیل با افزایش 76/41، 1/49 درصدی به ترتیب در تیمارهای تلفیقی(400 و 200 کیلوگرم سیلسیم در هکتار)+ مایهزنی (M1B,M2B) مشهود بود. مایهزنی استرپتومایسس تأثیر بهسزایی در افزایش غلظت سیلسیم (8/5 درصد)، نیتروژن (52/16)، فسفر (6/23 درصد)، پتاسیم (05/12 درصد) اندام هوایی در مقایسه با شاهد داشت. بر اساس نتایج، مایهزنی استرپتومایسس با ایجاد رابطه همافزایی سبب بهبود اثرات سطوح سیلیکات کلسیم-منیزیم در تقویت شاخصهای رشدی (زیست توده اندامهوایی و ریشه، حجم ریشه، ارتفاع گیاه)، محتوی کلروفیل و جذب عناصر غذایی (سیلسیم، نیتروژن، فسفر، پتاسیم) در سویا شده است.
الهام صادقی؛ رضا قربانی نصرآبادی
چکیده
ماده آلی فعالیت میکروبی خاک را افزایش میدهد و غنیسازی مواد آلی با ریزجانداران موجب افزایش قابلیت دسترسی عناصر غذایی در مواد آلی میگردد. هدف این پژوهش، مطالعه اثر شوری، تلقیح قارچ صدفی پلوروتوس و بقایای گندم بر کربن آلی، سرعت تنفس میکروبی، تنفس ناشی از سوبسترا، کربن زیستتوده میکروبی، شاخص قابلیت دسترسی به کربن و ضریب متابولیکی ...
بیشتر
ماده آلی فعالیت میکروبی خاک را افزایش میدهد و غنیسازی مواد آلی با ریزجانداران موجب افزایش قابلیت دسترسی عناصر غذایی در مواد آلی میگردد. هدف این پژوهش، مطالعه اثر شوری، تلقیح قارچ صدفی پلوروتوس و بقایای گندم بر کربن آلی، سرعت تنفس میکروبی، تنفس ناشی از سوبسترا، کربن زیستتوده میکروبی، شاخص قابلیت دسترسی به کربن و ضریب متابولیکی بود. آزمایش به صورت طرح پایه کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل و در سه تکرار در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. فاکتورها شامل سه سطح شوری (0، 8 و 15 دسیزیمنس بر متر)، دو سطح مایهزنی پلوروتوس (0 و 5 درصد) و دو سطح بقایای گیاهی (0 و 1 درصد وزنی/وزنی) بود. نتایج نشان داد مایهزنی پلوروتوس و افزودن بقایای گندم باعث افزایش کربن آلی (98%)، سرعت تنفس میکروبی (90%)، تنفس ناشی از سوبسترا (%69) و کربن زیستتوده میکروبی (%79) و کاهش ضریب متابولیکی (%6) خاک گردید. در مقابل شوری باعث کاهش تنفس (%78)، کربن زیستتوده میکروبی (%81)، و قابلیت دسترسی به کربن (%23) شد. کمترین و بیشترین میزان فعالیت و زیستتوده میکروبی به ترتیب در خاک شور تیمار نشده با بقایای گندم و پلوروتوس (S2F0R0) و در خاک غیرشور تیمار شده با بقایای گندم غنیشده با پلوروتوس (S0F1R1) مشاهده شد. نتایج نشان داد که در خاکهای شور با محدودیت کربن آلی، افزایش سطح ماده آلی و غنیسازی آن با قارچ پلوروتوس، میتواند منجر به افزایش فعالیت میکروبی خاک گردد.
طالب نظری؛ مجتبی بارانی مطلق؛ اسماعیل دردی پور؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ سمیه سفیدگر شاهکلایی
چکیده
در این پژوهش، تأثیر کاربرد خاکی، محلولپاشی و مصرف همراه با آب آبیاری اسید هیومیک بر ویژگیهای رشد رویشی و فراهمی آهن و فسفر در گیاه کلزا (رقم هایولا 308) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تیمار در 4 تکرار به صورت گلدانی به اجرا درآمد که تیمارها شامل مصرف خاکی اسید هیومیک در سه سطح (1، 2 و 4 گرم بر ...
بیشتر
در این پژوهش، تأثیر کاربرد خاکی، محلولپاشی و مصرف همراه با آب آبیاری اسید هیومیک بر ویژگیهای رشد رویشی و فراهمی آهن و فسفر در گیاه کلزا (رقم هایولا 308) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تیمار در 4 تکرار به صورت گلدانی به اجرا درآمد که تیمارها شامل مصرف خاکی اسید هیومیک در سه سطح (1، 2 و 4 گرم بر کیلوگرم خاک)، محلولپاشی در سه سطح (0/1، 0/2 و 0/4 درصد)، همراه با آب آبیاری در سه سطح (1000، 2000 و 4000 میلیگرم در لیتر) و تیمار شاهد (بدون اسید هیومیک) بود. نتایج نشان داد که اثر نحوه کاربرد و سطوح مختلف اسید هیومیک بر ویژگیهای رشد رویشی بهجز تعداد برگ معنیدار شد. بیشترین وزن تر برگ و ساقه به ترتیب با میانگین 3/43 و 5/92 گرم در گیاه در تیمار 2000 میلیگرم در لیتر مصرف همراه با آب آبیاری دیده شد. نتایجنشان داد که بیشترین غلظت آهن کل ساقه و دانه بهترتیب با میانگین 85 و 25/321 میلیگرم بر کیلوگرم مربوط به تیمار 2000 میلیگرم در لیتر مصرف همراه با آب آبیاری اسید هیومیک بود. همچنین تیمار 0/4 درصد محلولپاشی اسید هیومیک بیشترین غلظت آهن کل در برگ با میانگین 245/46 میلیگرم بر کیلوگرم مربوط را داشت. بیشترین غلظت فسفر در برگ، ساقه و دانه نیز بهترتیب با میانگین 0/4، 0/72 و 0/897 درصد مربوط به تیمار 2000 میلیگرم بر لیتر مصرف همراه با آب آبیاری اسید هیومیک بود. نتایج حاصل از یافتهها نشان داد که هر سه روش استفاده از اسید هیومیک موجب افزایش ویژگیهای رشد رویشی و فراهمی آهن و فسفر در گیاه کلزا نسبت به شاهد شدند اما درمجموع تیمار 2000 میلیگرم در لیتر مصرف همراه با آب آبیاری اسید هیومیک از دو روش مصرف خاکی و محلولپاشی اسید هیومیک مؤثرتر بود.
محسن سلیمان زاده؛ فرهاد خرمالی؛ محمد سهرابی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ مارتین کهل
چکیده
پوستههای زیستی خاک گروه گستردهای از سیانوباکتریها، جلبکهای سبز، گلسنگها، خزهها و جانداران دیگر هستند، که در سرزمینهای خشک و نیمه خشک کارکرد ویژه ای در چرخه جهانی کربن و افزایش کربن آلی خاک دارند. کربن آلی خاک که آمیختهای ازبخش های گوناگون است، یکی از شناسههای مهم برای بررسی کیفیت خاک میباشد. پوستههای ...
بیشتر
پوستههای زیستی خاک گروه گستردهای از سیانوباکتریها، جلبکهای سبز، گلسنگها، خزهها و جانداران دیگر هستند، که در سرزمینهای خشک و نیمه خشک کارکرد ویژه ای در چرخه جهانی کربن و افزایش کربن آلی خاک دارند. کربن آلی خاک که آمیختهای ازبخش های گوناگون است، یکی از شناسههای مهم برای بررسی کیفیت خاک میباشد. پوستههای زیستی و فیزیکی خاک، پوشش اصلی سطح لسهای شمال استان گلستان در شیبهای رو به جنوب و قله شیب میباشند. از اینرو بررسی باهدف شناخت کارکرد پوستههای زیستی گلسنگی بر کربن آلی و بخشهای فراهم کربن خاک انجام شد. پس از انجام بررسی میدانی دو گونه از پوستههای زیستی گلسنگی غالب گردآوری و پس از شناسایی در آزمایشگاه، نمونهبرداری از خاک زیر آنها و پوستههای فیزیکی از عمق 0-2 و 2-5 سانتیمتری انجام شد. کربن و بخشهای گوناگون کربن آلی فراهم نمونههای خاک اندازهگیری شدند. یافتهها نشان داد که پوستههای زیستی گلسنگی مایه افزایش کربن آلی و بخشهای کربن فراهم خاک در برابر پوسته فیزیکی شدهاند. خاکهای زیر پوشش گونه Diploschistes diacapsis دارای اندازههای بیشتر کربن و بخشهای فراهم کربن آلی خاک در برابر گونه Fulgensia fulgens و پوسته فیزیکی بودنند. کربن آلی همبستگی بالایی با کربن بیومس میکروبی، کربوهیدرات و کربن عصارهگیری شده با آب داغ داشت. بنابراین میتوان از این سه شناسه برای ارزیابی کیفیت خاک در این سرزمین بهرهگیری کرد. بودن پوستههای زیستی گلسنگی مایه افزایش کربن آلی خاک میشود و در نتیجه سطح افزایش کیفیت و پایداری خاکهای لسی منطقه میشود.
بیوشیمی، بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک
مریم طالبی اتویی؛ محسن علمائی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ سید علیرضا موحدی نائینی
چکیده
برای بررسی پیامد کاربرد باکترییهای بردبار به نمک، زغال زیستی و گچ بر پاسخهای آنزیمی و ناآنزیمی جو در تنش شوری، آزمایشی با طرح کاملا تصادفی بهگونه فاکتوریل با سه تکرار در گلخانه در سال 1395-96 انجام شد. تیمارهای پژوهش 1) جدایههای باکتریای بردبار به نمک (بدون باکتری،T0، باکتری megaterium Bacillus (T5)، باکتری licheniformis Bacillus (T17))، 2) بیوچار ...
بیشتر
برای بررسی پیامد کاربرد باکترییهای بردبار به نمک، زغال زیستی و گچ بر پاسخهای آنزیمی و ناآنزیمی جو در تنش شوری، آزمایشی با طرح کاملا تصادفی بهگونه فاکتوریل با سه تکرار در گلخانه در سال 1395-96 انجام شد. تیمارهای پژوهش 1) جدایههای باکتریای بردبار به نمک (بدون باکتری،T0، باکتری megaterium Bacillus (T5)، باکتری licheniformis Bacillus (T17))، 2) بیوچار (0 و 5% وزنی/وزنی) و 3) آبشویی خاک (بدون آبشویی و آبشویی) و 4) کاربرد گچ (0و50 درصد نیاز گچی) بود. نتایج این پژوهش نشان داد که بهکارگیری باکتری و زغال زیستی مایه کاهش کارایی آنزیمهای آنتیاکسیدانی در گیاه جو میشود. این کاهش در تیمارهای آبشویی شده بیشتر بوده است. همچنین گیاهان مایهزنی شده با هردو باکتری، دارای بیشترین غلظت پـرولین بودند که این اندازه در باکتریT17 (Bacillus licheniformis) وهمراه با زغال زیستی و گچ به گونه چشمگیری بیشتر بوده است. بهرهگیری از بهساز زغال زیستی، گچ و مایهزنی با جدایهها مایه افزایش پایداری پرده یاختهای شده است که بیشترین افزایش در تیمارهای مایهزنی شده با جدایه باکتریT17 Bacillus licheniformiدرخاک آبشویی شده با 50% نیاز گچی دیده شد. رویهمرفته این پژوهش نشان داد که بهرهگیری از زغال زیستی، گچ و باکتریهای بردبار در برابر نمک، میتواند ابزار کارایی در کاهش پیامد بد شوری بر گیاه شود.
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
الهام میرپاریزی؛ مجتبی بارانی مطلق؛ سید علیرضا موحدی نائینی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ سمیه بختیاری
چکیده
از میان عناصر غذایی کم مصرف، کمبود آهن بیشترین محدودیت را برای محصولات کشاورزی دارد. در این تحقیق امکان استفاده از سرباره مس به عنوان منبع تأمینکننده عناصر غذایی در یک خاک آهکی مورد ارزیابی قرار گرفت. ازآنجایی که حدود 8/53 درصد سرباره را اکسیدهای آهن به خود اختصاص میدهند، امکان کاربرد آن را به عنوان کود تقویت میکند. تأثیر سرباره ...
بیشتر
از میان عناصر غذایی کم مصرف، کمبود آهن بیشترین محدودیت را برای محصولات کشاورزی دارد. در این تحقیق امکان استفاده از سرباره مس به عنوان منبع تأمینکننده عناصر غذایی در یک خاک آهکی مورد ارزیابی قرار گرفت. ازآنجایی که حدود 8/53 درصد سرباره را اکسیدهای آهن به خود اختصاص میدهند، امکان کاربرد آن را به عنوان کود تقویت میکند. تأثیر سرباره به همراه ترکیبات آلی بر فراهمی آهن و رشد گیاه سورگوم به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 5 سطح ماده آلی (پوست پسته، کود گاوی در دو سطح 2 و 4 درصد وزنی و نمونه شاهد) و 11سطح آهن(سرباره مس، سرباره مس با گوگرد، سرباره مس با گوگرد و تیوباسیلوس، سرباره اسیدی (هر کدام دو سطح) کلات سکوسترین، محلول پاشی EDTA و شاهد) بودند. استفاده از سطوح سرباره اسیدی با افزایشEC و نسبت جذب سدیم، کمترین میزان آهن قابل جذب خاک را ایجاد کردند. کاربرد سرباره به میزان 4 برابر مقدار توصیه آزمون خاک، افزایش آهن، روی قابل جذب خاک و غلظت آهن گیاه را در پی داشت. مقایسه ترکیبات آلی نشان داد کودگاوی در مقایسه با پوست پسته در مقدار آهن قابل جذب خاک، میزان عملکرد گیاه، غلظت و جذب آهن گیاه تأثیرگذاری بیشتری داشته، از طرفی با کاهش غلظت فلزات سنگین استفاده از آن در مقایسه با پوست پسته توصیه میشود. مقدار روی، نیکل و کبالت در گیاه مورد بررسی از حد مجاز تجاوز نکرد. لـذا سرباره مس پتانسیل استفاده به عنوان یک کود را در خاکهای آهکی دارد.
فیزیک، فرسایش و حفاظت خاک
مطهره نورزاده روشن؛ فرشاد کیانی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ سهیلا ابراهیمی؛ احمد ندیمی
چکیده
استان گلستان به دلیل پستی و بلندی، اقلیم متنوع، اراضی لسی و حساسیت این اراضی به فرسایش، نیاز به توجه بیشتری در خصوص حفاظت خاک دارد. روشهای مختلف برای افزایش کیفیت خاک پیشنهاد شدهاست. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش عملیات حفاظتی بر بهبود کیفیت زیستی خاک طراحی شده است. عملیات حفاظتی نهالکاری، تراسبندی و باغکاری انتخاب ...
بیشتر
استان گلستان به دلیل پستی و بلندی، اقلیم متنوع، اراضی لسی و حساسیت این اراضی به فرسایش، نیاز به توجه بیشتری در خصوص حفاظت خاک دارد. روشهای مختلف برای افزایش کیفیت خاک پیشنهاد شدهاست. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش عملیات حفاظتی بر بهبود کیفیت زیستی خاک طراحی شده است. عملیات حفاظتی نهالکاری، تراسبندی و باغکاری انتخاب و کیفیت زیستی آنها در مقایسه با اراضی زراعی، مرتعی و جنگلی بررسی شد. نتایج نشان داد که تبدیل اراضی جنگلی و مرتعی به کشاورزی موجب تخریب کیفیت خاک میشوند؛ به نحوی که شاخصهای کیفیت خاک، مانند موادآلی تا ۶۰ درصد و پایداری خاکدانه تا۷۰ درصد کاهش نشان میدهند. همچنین در این مطالعه شاخصهای زیستی و شاخصهای کیفیت زیستی خاک (QBS) و شاخصهای اکومرفولوژیک (EMI) کاهش نشان دادند. در مقابل عملیات حفاظتی باعث بهبود این شاخصها شده بود. در شاخصهای زیستی، عملیات نهالکاری و باغکاری افزایشی حدود ۴۰ درصد در EMI و کربن زیتوده میکروبی و تا ۸۰ درصد در تنفس میکروبی را موجب شدند و تراسبندی نسبت به عملیات دیگر بهبودی کمتر، در حدود ۱۱ درصد در EMI و تا ۲۰ درصد در کربن زیتوده میکروبی موجب گردید. در مجموع روند یکسانی برای همهی شاخصها و عملیات قابل مشاهده نبود. کمی افزایش در برخی شاخصها مورد بررسی، مشاهده شد که به آن نظرمیرسد به دلیل عمر کوتاه عملیات حفاظتی بوده و در آینده نتایج، بهبود بیشتر و بهتری را نشان خواهند داد.
بیوشیمی، بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک
سید عبدالصاحب حسینی؛ محسن علمائی؛ سید علیرضا موحدی نائینی؛ فرهاد خرمالی؛ رضا قربانی نصرآبادی
چکیده
هوادیدگی زیستی کانیهای سیلیکاتی منبع عمده پتاسیم برای گیاهان در شرایط طبیعی میباشد. هدف از این مطالعه، جداسازی و شناسایی باکتریهای حلکننده پتاسیم از سنگ شیلگلاکونیتدار در استان گلستان و تعیین برخی خصوصیات محرک رشدی آنها بود. تعداد پنج نمونه یک کیلوگرمی از خاک ریزوسفر گندم از عمق صفر تا 30 سانتیمتری و پنج نمونه یک کیلوگرمی ...
بیشتر
هوادیدگی زیستی کانیهای سیلیکاتی منبع عمده پتاسیم برای گیاهان در شرایط طبیعی میباشد. هدف از این مطالعه، جداسازی و شناسایی باکتریهای حلکننده پتاسیم از سنگ شیلگلاکونیتدار در استان گلستان و تعیین برخی خصوصیات محرک رشدی آنها بود. تعداد پنج نمونه یک کیلوگرمی از خاک ریزوسفر گندم از عمق صفر تا 30 سانتیمتری و پنج نمونه یک کیلوگرمی از سنگ شیل گلاکونیتدار جمعآوری و به آزمایشگاه انتقال داده شد. پس از جداسازی و خالصسازی جدایهها، سنجش میزان آزادسازی پتاسیم در محیط کشت الکساندروف حاوی مسکویت و گلاکونیت به روش نورسنجی شعلهای انجام شد. شناسایی جدایهها براساس ویژگیهای بیوشیمیایی آنها انجام گردید. آزمونهای محرک رشدی در جدایههایی که از لحاظ ظاهری متفاوت بوده و ازتوانمندی بالایی در آزادسازی پتاسیم برخوردار بودند صورت پذیرفت. در نهایت بهترین جدایه با استفاده از توالی نوکلئوتیدی ژن 16S rRNA شناسایی شد. از تعداد 40 جدایه اولیه، 20 جدایه از خاک ریزوسفری و 20 جدایه از خاک حاصل از پودر سنگ شیل گلاکونیتدار جداسازی شدند. آزادسازی پتاسیم توسط 10 جدایه برتر نشان داد که بیشترین مقدار پتاسیم آزاد شده مربوط به جدایه 39 به میزان 2/34 میلیگرم بر لیتراز مسکویت و 8/31 میلیگرم بر لیتر از گلاکونیت بود. بیشترین مقدار سیدروفور، اکسین و انحلال فسفر نامحلول توسط جدایه شماره 39 مشاهده گردید. نتایج توالی نوکلئوتیدی ژن16S rRNA نشان داد که جدایه 39 متعلق به گونه آرتروباکتر فنانترنیوورانس بود. این مطالعه نشان داد باکتریهای بومی از توانایی خوبی در آزاد کردن پتاسیم از منبع شیل گلاکونیتی برخوردارند.
علی اصغر اردشیری لاجیمی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ مجتبی بارانی مطلق؛ سید علیرضا موحدی نائینی
چکیده
باکتریهای خاک، کارکرد ویژه ای در چرخه فسفر خاک دارند؛ آنها از راه حلکردن فسفر و افزایش دسترسی گیاهان به فسفر می توانند مایه افزایش رشد گیاه شوند. در این بررسی باکتریهای حل کننده فسفات از ریزوسفر ذرت و سویا جداسازی و توانایی آزادسازی فسفر از تریکلسیم فسفات و آلومینیوم فسفات در محیطهای بافری و نابافری شده با بهره گیری ...
بیشتر
باکتریهای خاک، کارکرد ویژه ای در چرخه فسفر خاک دارند؛ آنها از راه حلکردن فسفر و افزایش دسترسی گیاهان به فسفر می توانند مایه افزایش رشد گیاه شوند. در این بررسی باکتریهای حل کننده فسفات از ریزوسفر ذرت و سویا جداسازی و توانایی آزادسازی فسفر از تریکلسیم فسفات و آلومینیوم فسفات در محیطهای بافری و نابافری شده با بهره گیری منابع گوناگونی از کربن و نیتروژن بررسی شد. روی همرفته، 175 جدایه خالص سازی و پس از آزمون های نخستین بر روی محیط جامد National Botanical Research Institute Phosphorus (NBRIP) ، 40 جدایه از آنها برای سنجش توان آزادسازی فسفر در محیط مایع گزینش شدند. سنجش توان آزادسازی فسفر در محیط مایع نشان داد که توانمندی جدایه ها در آزادسازی فسفر از تریکلسیم فسفات بسیار بیش تر از آلومینیوم فسفات بود. گلوکز و سولفات آمونیوم بهترین منابع کربن و نیتروژن باکتری ها برای آزادسازی فسفر میباشد و همچنین اندازه آزادسازی فسفر در شرایط بافر شده بسیار کاهش یافت. جدایه های گزینش شده توان آزادسازی فسفر بیش تری را در محیط NBRIP در برابر محیط پایکووسکی از خود نشان دادند. بر پایه یافته های بهدست آمده از توالی خوانی جدایههای برتر از نظر توان انحلال فسفات نامحلول، هفت جدایه متعلق به جنس Enterobacter و یک جدایه متعلق به جنس Pantoea بود. نتایج به دست آمده نشان داد که توان انحلال فسفر در جدایههای مورد بررسی به منبع فسفر، کربن و نیتروژن مورد استفاده و به خصوص به شرایط بافری محیط کشت بستگی دارد.